و بعد هیچ مردی نیست که بفهمد زن بودن من را آنگاه که تمامی به قامت سیاه پوشیده ام و خونریزی تخمدان هایم که فرورفتگی پای چشم هایم را بیشتر نشان میدهد . میخواهم بگویم که چقدر زمان گذشته بر من که بزرگتر که میشوم می فهم ام غربت یک زن چقدر میتواند سنگین باشد و بعد هیچ مردی نباشد که بفهمد !!!

نظرات 5 + ارسال نظر
کافه پیانو چهارشنبه 4 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:25 ب.ظ

هیچ مردی به بهشت نمی رود اگر تو زن نباشی.....

کافه پیانو چهارشنبه 4 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:35 ب.ظ

هیچ مردی به بهشت نمی رود اگر تو زن نباشی.....

کافه پیانو چهارشنبه 4 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 09:39 ب.ظ

و بعد هیچ مردی به بهشت نمی رود اگر تو زن نباشی.....

میگه تا سه نشه بازی نشه راس میگه هااا

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 04:37 ق.ظ

غریبان دست وپا بسته اید.نه راه پیش و نه راه پس.مگر طریق دلالان را پیش بگیرید.

جریان همون ژیش از آنکه بمیری نستوه و استوار مرده بودی اینی که نوشتی×

hoda شنبه 27 اسفند‌ماه سال 1390 ساعت 07:43 ب.ظ http://hodamoghadasi.persianblog.ir/

hich....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد