خیلی سال است ، یعنی اندازه انگشت های وی که با هم نیستیم و من ندیده ام است خیلی سال که یعنی یک سال .  

دارم رها میشم .

آدم های روشن فکر وجودم مرده اند ، شب ها گریه میکنم .

در برابر تندر می ایستند، خانه را روشن می کنند 

و می میرند ....

به یاد لعل تو و آن دو چشم می گونت ...

شما یادتون میاد اون سریالی که مرد دوچرخه سوار میگفت دریا موجه کاکا دریا موجه (دریا با کسره د)

نقش ـ مرا بشستی ....

همیشه کم میارمت ، 

و میترسم .

بجز ابروی تو محراب دل حافظ نیست ،

با غم ات درآمیزم ،

امروز که با خواهره از ماشین پیاده شدیم آقای راننده کرایه رو تقریبا دو برابر گرفت و گازش داد رفت و چند قدم اونورتر استب کرد که دوباره مسافر سوار کنه، نمیدونم چرا یهو یاد نادر افتادم تو جدایی نادر .. اون سکانس تو پمب بنزین و نگاهش به دخترش ترمه ، که دویدم سمت ماشین و گفتم : آقا بقیه پول رو چرا ندادی؟؟

امروز که با خواهره از ماشین پیاده شدیم آقای راننده کرایه رو تقریبا دو برابر گرفت و گازش داد رفت و چند قدم اونورتر استب کرد که دوباره مسافر سوار کنه، نمیدونم چرا یهو یاد نادر افتادم تو جدایی نادر .. اون سکانس تو پمب بنزین و نگاهش به دخترش ترمه ، که دویدم سمت ماشین و گفتم : آقا بقیه پول رو چرا ندادی؟؟

چه خوب که وختی یادت میکنم ظهیرالدوله ایی هم هست که بروم و خودم رو از یاد نفس گیر تو خالی کنم،

روز های تک نفره خوابیدن های من بروی تختم است،

اسمتو با شیشه کندم روی دستم ُ

تو عیدی امسال منی ،

آنچه خود داشت !!

به شکلات هایم نگاه می کنم ..