من امشب ، ساغر شکنم  ...

بمیرُم تا تو چشم تر نبینی 

دلربا .... 

هی تو ( یعنی خدا ) واقعا کی میخوای از دیدن اشکای من دلت به رحم بیاد؟؟؟

درونم چند روزه داره اینو با خودش تکرار میکنه :
به این نتیجه رسیده ام که هیچ اندیشه ایی در این دنیا آنقدر خوب و خیر نیست که بتواند تلاشی تعصب آمیز برای به کرسی نشاندن آن اندیشه را توجیه کند !!
روح پراک - ایوان کلیما 
پ.ن : ... واسه همینه که میخوام خواب اقاقیا را بمیرم !!

دوست داشتم یکی بود بهش می گفتم : سردار بزرگ رویاهای سپیدم !! 

پ . ن : نه سرداری هست و نه رویایی ...

دیروز تو خیابون ولیعصر یه خانومی رو دیدم که شاید قدش به پنچاه سانت هم نمی رسید و سمت چپ بدنش کامل یله شده بود به سمت راست بدنش !! جوان بود خیلی خانووووووم . 

پ. ن : اونقدر تو اون لحظه از خودم بدم اومد !!

هیچ کس نیست . 

پ.ن : چهار مضراب اصلا اینطور وختا خوب نیستش .