سرکار من یادم نبود دارم می آم این جا با خودم لیوان بیارم ... شرمنده ... هوس چای هم دارم ... گیر هم نده ... آقاهه هم داره بد نیگا می کنه ... کلا باید بیخیال چای شیم دیگه انگار ... ؟! ای همه تابستون خر بوده چی شده مگه ... ما تو این زمینه آب جی خیلی بیقیم ... همچین ...
نخیرم آب جی ... اولا کافه مال بنده نیست ... مال رفیقم ... از این جهت می گم مال خودم ... شما تشریف آوردین می تونین رو آشنایی ما حساب کنین ... حالا فرض کنیم کافه هم داریم ... مگه هر جا می ریم باید با خودمان لیوان ببریم ... بعدش هم ما دله نیستیم ... دلمون دریاست ... می گیم این آب جی هم مثل خود ما دهنش پاکه ... [نیشخند] قربون آقا هم برم ... هواشو داریم آب جی ...
ای بابا ای بابا عزیز دل برادر ...اینگدر زود به زود که آپ میکنی تا بیاییم بفهمیم آقاهه کی بود میری سر مراسمات چای خوران و بعد هم شیرینی خوران و لابد بعد هم خواستگاری اندکی صبر یک کوچولو آرامش فقط اینگدر یواش ... بذار یکم از مطلباتو مزه مزه کنیم بعد برو بعدی جان دگم باشه؟
نه نه اصلا ... چرا اصلا باید ناراحت شد ... اصلا نشدم ... من تمام وقتی که داشتم می نوشتم فقط می خندیدم ... تا وقتی زبان ما طنز و طعنه و بد و بیراه هست باید تحمل شنیدن داشته باشیم ... اصلا ناراحت نیستم آب جی جون ... اتفاقا بهتر منم روم باز می شه d: ... خوش باش رفیق
اتفاقا من کامل با مرده مشکل داشتم . چون یارو کچل بودش...
واسه تابستونم گویا مساله تابستون و غیر تابستون ندارهُ هر وقت آقاهه نباشه هر فصلی می تونه آشغال باشه.که خدا رو شکر آقاهه شماهم که برگشت .نکته اش رو گرفتم ؟
من مهستی رو بیشتر دوست دارم پسر من رو هم خوب اومدی. احساس بچه گی و کوچولویی !!! بهم دست داد
و در نهایت عرض کنم با اینکه کوتاه می نویسم ولی به شدت عاشق صحبت های طولانی ام.بسی لذت بردیم از هم کلامی با شما .ای بزرگتر ما.
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
مینیمال هایت بد نیستند منتظرم که نوشته های بلندت را ببینم!
سرکار من یادم نبود دارم می آم این جا با خودم لیوان بیارم ...
شرمنده ... هوس چای هم دارم ... گیر هم نده ... آقاهه هم داره بد نیگا می کنه ... کلا باید بیخیال چای شیم دیگه انگار ... ؟!
ای همه تابستون خر بوده چی شده مگه ... ما تو این زمینه آب جی خیلی بیقیم ... همچین ...
نخیرم آب جی ... اولا کافه مال بنده نیست ... مال رفیقم ... از این جهت می گم مال خودم ... شما تشریف آوردین می تونین رو آشنایی ما حساب کنین ... حالا فرض کنیم کافه هم داریم ... مگه هر جا می ریم باید با خودمان لیوان ببریم ...
بعدش هم ما دله نیستیم ... دلمون دریاست ... می گیم این آب جی هم مثل خود ما دهنش پاکه ... [نیشخند]
قربون آقا هم برم ... هواشو داریم آب جی ...
میشه یه کم توضیح بدی تابستون چه جوری خر میشه !؟
این دومین ابهام درباره نوشته تو بعد یادداشت دیروزته!!
کلا تابستان از بدو تولد هم خر بود... چه تو باشی و چه نباشی...
و در کل بنده هم از اول با این تابستان ها مشکلات داشتم شدید...
چون تو دلتنگی گفتی هر جور کلاسیک گوش میدی،اینم مال مهستیه بدک نیست !
این لینک دانلودشه : http://babak.l4rge.com/Delam_Tange.mp3
اینم متنش :
آهای اهالی شهر حرف و سخن زیاده
حال همه گرفته ست درده دلا زیاده
تا به کسی میرسی ناله و دلواپسی
وقتی میپرسی چرا داد میزنه بی کسی
بی کسی
دلم تنگه دیاره هنوز عاشق یاره
واسه دیدن خونه روزا رو میشماره
دلم تنگه دیاره هنوز عاشق یاره
واسه دیدن خونه روزا رو میشماره
هرچی صدا می زنی هیچ کس جواب نداره
وقتی رفاقت می خوای هیچ کس وفا نداره
بدون رفاقت سخته بی هم زبونی سخته
میون صد تا آدم تنها بمونی سخته
منتظر فرارم از دنیا گله دارم
برای گفتن از عشق یه عالمه حرف دارم
اگه گوشت با منه بگم چه حالی دارم
عاشق خاک خونم قریب این دیارم
دلم تنگه دیاره هنوز عاشق یاره
واسه دیدن خونه روزا رو میشماره
ترانه : دلم تنگه
آلبوم : همیشه سبز
خواننده : عشق من زنده یاد مهستی
ترانه سرا : مژده
هان؟؟
ای بابا ای بابا عزیز دل برادر ...اینگدر زود به زود که آپ میکنی تا بیاییم بفهمیم آقاهه کی بود میری سر مراسمات چای خوران و بعد هم شیرینی خوران و لابد بعد هم خواستگاری
اندکی صبر یک کوچولو آرامش فقط اینگدر یواش ...
بذار یکم از مطلباتو مزه مزه کنیم بعد برو بعدی جان دگم
باشه؟
این بهترین و موجزترین چیزی بود که این روزا خوندم. می شه حتی زیرش نوشت .
انجیل متّی باب 24 آیه 27
تابستان خر بوده......!
این غولهای بی شاخ و دم تتمه ی ورزش دوران گذشتگان است
نه نه اصلا ... چرا اصلا باید ناراحت شد ... اصلا نشدم ... من تمام وقتی که داشتم می نوشتم فقط می خندیدم ...
تا وقتی زبان ما طنز و طعنه و بد و بیراه هست باید تحمل شنیدن داشته باشیم ... اصلا ناراحت نیستم آب جی جون ...
اتفاقا بهتر منم روم باز می شه d:
...
خوش باش رفیق
اتفاقا من کامل با مرده مشکل داشتم . چون یارو کچل بودش...
واسه تابستونم گویا مساله تابستون و غیر تابستون ندارهُ هر وقت آقاهه نباشه هر فصلی می تونه آشغال باشه.که خدا رو شکر آقاهه شماهم که برگشت .نکته اش رو گرفتم ؟
من مهستی رو بیشتر دوست دارم
پسر من رو هم خوب اومدی. احساس بچه گی و کوچولویی !!! بهم دست داد
و در نهایت عرض کنم با اینکه کوتاه می نویسم ولی به شدت عاشق صحبت های طولانی ام.بسی لذت بردیم از هم کلامی با شما .ای بزرگتر ما.