همین است ....  

تو را غافلگیرت خواهم کرد در میانه سکر بار یک خواب شهوت آلود ، 

و آنگاه بعد از چند روزی من 

ل 

ب 

خ 

ن 

د 

می زنم . 

همین است و یا همین ـ که هست .... 

به هر صورت تو با تندی و من نیز به ناز می گویم : سلام . 

گیرم که می دانیم هیچ چیز تهش نیست .

کامنت دونی اینبار تقدیمی من به همه اوانایی که موندن تا الانش باهام .

نظرات 17 + ارسال نظر
ارمین سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 08:06 ب.ظ http://www.fearoftheknowing.blogfa.com/

ظاهرا روابط رو به بهبود است.امیدوارم
با این عبارت لذت بردم((همین است و یا همین ـ که هست ))
فقط از تو برمیامد الگا جان

دوباره نگریستم ...اینبار شاید یاد آورم ...
.
.
از اون بهبودا نیست رفیق جان ...
.
.
بدون شرح :
از دیشب تا حالا دلم هوای شمال کرد همین جورکی ..

سمفونی باران سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 08:47 ب.ظ http://www.samfonie-baran.blogfa.com

به چی؟
به خودت.
به خودت لبخند بزن.
من هم می زنم.
:)

چه آهنگی داره تو خونه ت دختر ...
.
.
میخندم
میخندم
من بر دنیا میخندم ...
بر دنیای جاویدان من تا هستم می خندم ...

ارمین سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 09:19 ب.ظ

بسی از جوابی که به سمفونی باران دادی لذت بردم
ظاهرا داری به یاد میاوری...
شمال این موقع سال بسیار دل انگیز است امیدوارم بطلبت!

یکی از تصنیفای قدیمی مرضیه است اون ...
.
.
بازم بدون شرح :
هوس گیتار الکترونیک هم کردم و اینا ..

سیگاری سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 10:24 ب.ظ http://babylondreaming.blogfa.com

این که برای هوس آخرت.هر چند گری مور فسیله.http://rapidshare.com/files/270124598/The_Loner.wma.htm

چقدر خوب که لااقل می دانید تهش نیست هیچ چیز.من که سالهاست تو دالانهای تهش ویلان و سرگردانم.

آخ ... نکنه مثه تو بشم من ...
خواهشا امواج ـ این مدلی نفرست طرفم .... همون دود سیگارت کافیه استاد ..
اونم فعلا داره دانلود میشه ...
وقتی شنیدم میام سراغت ..

بهار سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:05 ب.ظ

سلام.........
میدانمم که دوباره سلام خواهم کرد........

سلام
سلام
سلام
و من به آغاز زمین نزدیکم ...

دگم سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:24 ب.ظ

خیلی آدم نامردی هستی اینطوری که خدا هم بندگانشو آزمایش نمیکنه آبجی جان یک کوچولو حسن نیت!
لا اقل بنده که از این امتحان الهی سر افراز اومدم بیرون.
سیگاری هم که جزو قدیمی هاست ببینیم کی دیگه بر میگرده به سوی در گاه باریتعالی...

چند وقتی بود نوشته هات به دل نمینشست اما این بار...
بادها خبر از تغییر فصل میدهند(منم بخوام ادبی بنویسم خوب مینویسما جان تو)

در نامردی من شک نکن رفیقم .. چرا که خدای باری تعالی مرا زن آفرید همی ...و دیگر آنکه من هزاران کوچولو حسن نیت دارم بسیار ..
نمیدونی چدر خوشحالم که بدلت نشست ...
اما نه باد های اینجا ..
هزاران دو نقطه و یک دی نثار شما باد تنها دگم زندگانی من ...

سیگاری سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:37 ب.ظ http://babylondreaming.blogfa.com

اون کامنت سر زدن به ننه چقدر نزدیک بود.خلا‌ء داغ و غبار گرفته ای بود برای روزگارت انگار-الان چند روزه انگار .

واسه اون کلی حرف دارم ..
پایه هستی سیگاری ؟؟ اساسی ..

نیکا سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:42 ب.ظ http://roozhaye-yek-dokhtar.blogfa.com/

و من خوشحال از لبخندت و امیدوار به پایدار بودن لبخندت...
: دی....

ببخشید خانم میتونم اعتراف کنم ؟؟
اعتراف به خوبی شما و دوست داشتن تون ...
ببخشید خانم میشه چای بریزم ؟؟
تلخ میخورید یا ....
جواب لطفا ...

سیگاری سه‌شنبه 3 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:57 ب.ظ http://babylondreaming.blogfa.com

من که کل یوم پایه ام.

الان یه عکس ازش بهت میدم ... کلی حرف بزنیم

نیکا چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:03 ق.ظ

تلخ لطفا...
الگای عزیز آیدی یاهو نداری؟...

دارم هااااا .. اما چت نکنیم بهتره ..
از چشات می افتم بگمانم ..
چشم خانوم ام ..
چای به طعم چشمهای شما و در و دل های نگفته ..
به ساعت ۱۲ بامداد همی ..

سیگاری چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:22 ق.ظ http://babylondreaming.blogfa.com

زنهای پیر دلم را می لرزانند.پیر زنی که گوشه ای از دوران کودکی من را ساخت و من روزی تنهایش گذاشتم تا دنبال رویاهایی بروم که می رسد به همان پیرزن .
آره لین را می شناسم .عکس دارم از میدانش اگر همان باشد که میگی.عکس های آن موقعی که برگشتم تا شانه ام را بیندازم زیر کالبدش.

زنای پیر .. دیدی وقتی میخوان از خیابون رد بشن چه دردی تو چهره شون موج میزنه ؟؟
انگار نه انگار شیر مردایی رو متولد کردن خودشون ..

سیگاری چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:24 ق.ظ http://babylondreaming.blogfa.com

آخ که چقدر این خانم شبیه همان حالی را دارد که از خا نوم زری در من مانده.آخ که لعنت..

خانم نگو ... همه صداش میکنن ننه....
بگی خانم یکی میزنه پس کله ات ..

ارمین چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:28 ق.ظ http://www.fearoftheknowing.blogfa.com/

شاید روزی خودم با گیتار الکتریک(نه الکترونیک) یک اهنگ نواختم و برایت فرستادم

واااای ... دیگه خیلی تحویلم میگیری اون وقتش ...
کاش هوس یه چی دیگه کرده بودم هااا ..
دربست نشستم تا تو ایکار کنی همی ...

دگم چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:17 ق.ظ

مرسی از دو نقطه ها و یک عدد دی
تنها چیزایین که الان واقعا لازم دارم

لزومات انجام شد .

کاوشگر چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 02:05 ق.ظ

امشب سرم خیلی داغه دوست دارم کسی بغلم بود..........

آره منم همینطورم ...
وتی سرم داغه دوس دارم بغلم باشی کسی رو که دوس دارم ..
خیلیا اینطورین ..

بهار چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 08:31 ق.ظ

به قول دختر لوسا!دوست جون دوست جون!!!

بقول دختر لوسا در جواب دختر لوسا :
دوست جونم چطوریایی؟؟

متین چهارشنبه 4 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:34 ب.ظ http://gahnevesht-matin.blogfa.com

خدا این بهبودی رو بیشتر کنه !

خدا به دعای متین گوش فرا دهد ..
امین .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد