خانم طبقه بالایی یه کاسه آش واسم میاره ، میرم که ظرفش رو پس بدم و چون چیزی نداشتم که کاسه رو پر کنم یه سی دی از ترانه های جنوب رو واسش رایت می کنم .  

در رو که واز میکنه و دستم رو می بینه میگه : امان از دست ـ شما جنوبی ها ... 

پ .ن : این ۱۹۰ امین رو بخون ، معرکه است .

نظرات 14 + ارسال نظر
لیلیت چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:34 ب.ظ http://ladyla.blogsky.com

می‌شه آدرس بدی ما هم براتون آش و شله‌زرد و اینا بیاریم؟
می‌شه خود سهیل نفیسی رو توی کاسهء ما بذاری؟

جواب از سهیل نفیسی :
زمان گذشت و نگاهم هنو به راه ـ تو مونده ،
دلم هنو که هنوز ـ یاده نگاهه تو مونده ..

لیلیت چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:51 ب.ظ http://ladyla.blogsky.com

لیلیت یک شخصیت اسطوره‌ای هستش٬ یه جورایی می‌شه هووی حوا! اولین همسر آدم بوده٬ اما چون خودش رو با آدم برابر می‌دونسته و زیر بار حرف زور نمی‌رفته٬ آقای خدا میاد حوا رو درست می‌کنه برای آدم٬ اما آدم همیشه تو کف لیلیت می‌مونه(البته این یه روایته٬ روایت های دیگه هم هست)
اینجوری...
مرسی از جواب سهیل(:

بنظرم لیلیت جاودانه شد برای آدم اما بدلش لذتش موند ... بدلش موند اون هوس ..
اینو از من بشنو ...
و اینکه دارم نوشته هات قواصی میکنم ... یعنی هی میچرخم تو یکی یکی نوشته هات البته اگه وقت کنم بیشتر از اینا ..
لطف کن همیشه بیا چون من بی حواسم که خودم بیام بهت بگم ...
من یک منحنی شور ـ بی حواسم که کتری سوت زده و یادم رفته چای درست کنم و الان ـ که بیدار بشه و بگه خانمی چه میکنی تو باز .. چای یادت رفت ...
مرسی بابت ـ وجود ـ خودت ...

نیکا چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:51 ب.ظ http://roozhaye-yek-dokhtar.blogfa.com/

منم سی دی جنوبی میخوام....

نمیدونم چرا با خودم عهد کردم هیچ کدوم از بچه های وبلاگ ـ جدیدی که میزنم رو نبینم .. شاید چون قبلی ها فقط سانسورم کردن و خودشون هم شدن غم وتی واعیت زندگیم رو شنیدن ... چشاشون یه جوری میشد و من با خودم عهد کردم دیگه نزدیک شون نشم ...
وگرنه خودم باهات تو یه کافه تنگ و تاریک انقلاب قرار می ذاشتم و تو یه کاغذ کاهی که سی دی جنوب درش پیچونده شده بودم باهات گپ میزدم ...
نیکا ...
نیکا ..
نیکا پست های اخیرت یعنی تو بزرگی ... یه جورایی خوشم اومد ..
خوشم اومد که چند وت نخوندمت و الان که اومدم بخونم اینجوری نوشته بودی ...
من از فروزان گفتن ـ رفیقت هم خوشم مشاد ..
از این اصطلاحات ـ مردونه که فقط خود ـ لامصب شون میتونه کشف کنه خوشم میاد ... از اینکه منظورش اسم ـ فروزان نیستو خود ـ فروزان ـ فروغ و روشنایی و ایناست ...
تو این روزا بوی ـ زبری میدی و یه جورایی خشن . من این خشونت رو دوست دارم ...
مثل ـ وقتی که باهاش میخوابم و تا چند روز نمی رم حمام ...
فروزان ...
فروزان من می فهم ام و تو نیز .... و این قاعده قرار است تکرار شود برای دخترانمان نیز ...

نیکا چهارشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:54 ب.ظ http://roozhaye-yek-dokhtar.blogfa.com/

الگا مرسی از لینکت....
و اینکه می دونی تو گوگل ریدر نمیشه آدرس بلاگت و اضافه کرد؟... فکر کنم به خاطر قالبتِ.....


دختر خوب باش همیشه....

اینو دیگه نمی دونم چرا ...
خو تو هر روز بیا به من سر بزن.. خب؟؟
بخدا سعی میکنم خوب باشم ...
این روزا خیلی خسته و درب و داغونم اما خوبم .. چون هستش ..
هستش مثله مزه دارچین توی چای ...

اوستا پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 12:35 ق.ظ

نوش جانت
جای من خالی آش رشته با کشک و نعنا داغ و نوشابه به همراه نون سنگک.واقعیت اینه که تنها خوری اصلا کار خوبی نیست و اصلا هم به طرف هم حال نمیده.امیدوارم روزی بشه که کسی رو پیدا کنی که بتونی باهاش کاسه آشتو شریک بشی.

وا..................ه امان از دست ـ شما مردا ..
آخه کی آش و با نوشابه میخوره .. ها؟؟ ها؟؟
خیلی روزا بوده که کاسه آش رو شریک شدم ..
اون آش خوری انتهای انقلاب که از پله هاش میری پایین و میتونی دو جور آش سفارش بدی و بار ها با هم دیگه رفتیم و گاهی احساس میکنم اونقدر این حس خوب زیاد بوده که هیچ وقت ـ دیگه آرزو نکنم کاش بودش که با هم آش بخوریم ولی خوب .. من حریص تر از این حرفام. ...
من یک منحنی شور ـ بی حواس و حریص هستم ...

سیگاری پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:01 ق.ظ http://babylondreaming.blogfa.com

من رنگینک می دم اگه داشتم.

مامان خرما های خوب خوبش رو هیچ وت رنگینک نمیکرد و رطب ها که کسی میل بخوردنش رو نداشت و رنگینک میکرد و اون وت ما دعوا سر بیشتر خوردنش ..
مطمئن باش اگه داشتم نمیدادم به همسایه ...
نمیدونم چرا هیچ وت یاد نگرفتم ..
اصلا امسال که این خوزستان نه خرما داد نه رطب و نه خارک ...
نخلا خشکیدن ...مثل ـ اروند .. کارون ...
خوزستان ما رفت .. آخ ... ممد نبودی ببینی ...

سیگاری پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:04 ق.ظ http://babylondreaming.blogfa.com

راسی جدی جدی کجا می ری.تویی که روزی ۴ تا آپ داشتی و ما رو از قافلت جا می ذاشتی؟

بخدا در گیر بودم کا ...
خودت که میدونی وتی پیله شدیم ما به چیزی تا ازش خلاص نشیم ول کنش نیستیم .. تا درستش نکنیم اروم نمی شینیم ...
هیچ وقت .. هیچ وقت تو یکی رو جا نمی ذارم من ...
قول ـ شرف ... به مهزیار قسم ..

AntiCom Group پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:08 ق.ظ http://anticom.ir/

سلام ..... خسته نباشی!!

http://anticom.ir
دیدنش ضرر نداره، خوندنش هزارتا نفع داره!!

یه سر بزنی خوشحال میشیم، حتما به دردت می خوره،
مخصوصا تو که وبلاگ نویسی!

بیا تا دیر نشده..... بدو ....!!

تو هم خسته نباشی ..
اما جون ـ خودت ما یکی رو بی خیال بشو ..

دگم پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:16 ق.ظ

البته این بیشتر وجهه ی اصفهانی بودن شما رو میرسونه تا جنوبی بودن! ;)

دگم تو بازم حرف زدی ؟؟
آخه من از دست ـ تو چه کنم ؟؟؟
بیام فلکت ببندم ؟؟
میگما .. صبحت بخیر .. یه لیوان اضافه تر بزارم چای بخوریم ؟؟ عسل و مربا هم هست ..
جون ـ الگا نه نیار .... بیا با همدیگه آشناتون کنم ...
منتظر باشم ؟؟؟

مدیریت لینک باکس clik98 پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:30 ق.ظ http://www.clik98.mihanblog.com

با ثبت لینک خود در لینک باکس و قرار دادن کد لینک باکس آخر قالب خود آمار خود را به طور باور نکردنی افزایش دهید.

آدرس لینک باکس : www.clik98.mihanblog.com

کد لینک باکس : <p align="center">
<iframe name="dk_linkbox" src="http://clik98.mihanblog.com" width="500" height="300" scrolling="yes" marginwidth="1" marginheight="1" border="1" frameborder="1"></iframe></table>
<font size="1"><br>
Powered By : </span></font><span lang="en-us"><a href="http://www.poozhan.pib.ir">
<font size="1">P00ZHAN</font></a></span></p>
برای قرار دادن لینک باکس به قسمت ویرایش قالب وبلاگ خود رفته و کد رو در آخر کد ها قرار دهید و ذخیره نمایید
سپس وارد لینک باکس شوید و از قسمت ارسال لینک نام و آدرس وبلاگ خود رابرای ما ارسال کنید.
و در کمتر از 2 ساعت لینک شما در لینک بکس قرار میکیرد.

با تشکرمدیریت لینک باکس clik98

اکبر پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:40 ق.ظ http://akbar13.com

من اولین بار صدای سهیل نفیسی رو در فیلم سه زن دیدم. فکر کنم آلبوم اولش ریرا است. اما این ترانه های جنوبی رو نمیدونم از کجا میشه تهیه کرد.
خیلی تعریفش رو شنیدم.
ولی من اگه قرار باشه تو کاسه کسی چنین چیزی بذارم ترجیحا آرامین (ساخته سارا نجفی) رو رایت میکنم.

اون خیلی ملایمه ..
باید به کسی که نمی دونی چه آهنگی گوش میده هیچ وقت موزیک - خالی ندی عزیز ...
من که اینجور فک میکردم ...
بعد هم چون جنوبی بودم اینکار رو کردم حتمی ... چه میدونم اصلا .. ایندر آهنگای قشنگ قشنگ هست ...

بهار پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 09:07 ق.ظ

ببخشید من کامنت اشتباهی دادم بچه ی جنوبی؟؟؟؟؟ایولا!!!می تو!!!البته از طرف پدر مادر!کاش مسایه ما بودی

خوبه ....
همون پدر و مادر هم خوبه .. تزریق میکنن بهت ...
خوبه ...
خیلی خوبه ...
بهار با بابا و مامان جنوبی خیلی خوبتر ـ ..

اوستا پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 01:16 ب.ظ

اخه منحنی شور عزیز
آش رو برای این با نوشابه می خورن که اولا ترش نکنی البته اگر مثل من پرخوری ثانیا مزه شوری کشک و شیرینی نوشابه یه تضاد قشنگی داره توی دهان.این توصیه ها رو از یه مرد پرخور حرفه ای ولی نه چاق بشنو.
در ضمن ما کوچیک هرچی جنوبی هم هستیم بنا به دلایلی.
همیشه خوب باشی و کاسه همیشه پرآش.شکلک خنده و چشمک (اخه من از این چیزا یاد ندارم)

دو تا نقطه و یک دی ..

متین پنج‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:12 ب.ظ http://gahnevesht-matin.blogfa.com

چقدر جالب !

یعنی یه نبات هم تو خونت پیدا نمی‌شد ؟ :D

بابا از یه آدم دله چه انتظاری میشه داشت .. هان؟؟ ها؟؟ ها؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد