در حمام چار طاق باز _ ، دونه های آب می پاشه بیرون .به نظرم این صحنه خیلی اروتیک می زنه و همین طور غمناک چونکه ممکنه واسه چند وقت نداشته باشمت  .

پ . ن : قول دادی پنچ شنبه مطابق رسم چندین وچند ساله بریم ظهیرالدوله ، الوعده وفا ...

نظرات 4 + ارسال نظر
Sigari چهارشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 04:39 ق.ظ

Va in hamaseye mozaiko puste montazere toe.

اگه منظورت پست خودت بود که با کله رفتم ...
بعد هم اینکه :
من شما رو میکشم اگه دفعه دیگه خارجکی واسم کامنت بذاری ، اینو بهت قول میدم داش مهتی ..

عماد چهارشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:22 ق.ظ http://www.greysaint.blogfa.com/

اکنون که تو را بر احوالات شیدایی این بیچاره دل وقوف حاصل گشت. بر من آشکار کن که چگونه بیش از این توانی داغ جفای فصل بر من روا داری؟
صد نامه فرستادم صد راه نشان دادم
یا نامه نمی خوانی یا راه نمی دانی
گر نامه نمی خوانی خود نامه تو را خواند
گر راه نمی دانی در ژنجه ره رانی(راه تو را می خواند: ایران خودرو. پس اگر اومدی با سمند بیا)
بازا که در آن مجلس قدر تو نداند کس
با سنگدلان منشین خود گوهر این کانی

et چهارشنبه 25 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 11:28 ق.ظ

به قول اخوان دارین میرین سراغ" پریشادخت شعر آدمیزادان".
.
.
منم بیام؟
.
.
نمیدونم سرمو به کدوم دیوار زدم، که پر از سوت شده.خوبه...آخ نمیدونی که با سیگ چه محصولی میده...
.
حتی حمامها و خاطره ها هم حریف بغضم نمیشن...
.
.
الگا
میدونی خاطرات اروتیک من همه خاکستری شدن،شورن.گاهی میترسم نکنه پسر لوسی شده باشم.اما نه واقعا شورن...

متین جمعه 27 شهریور‌ماه سال 1388 ساعت 03:00 ب.ظ http://gahnevesht-matin.blogfa.com

آب های دوش حمام من ،

خیلی وقته به بیرون پاشیده می‌شن !

ـــ

وفا کرد ؟!

نه .... شکست بیعت رو ..
گفتم مادرم چشم انتظار ـ ..
هفته دیگه شاید ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد