با این کفش هایی که برند خاصی نیستند و شلوار جینی که قلابی است ، با این اتاق کاری که تهویه ندارد و نور چراغش نمور و رنگ و رو رفته تو پیشرفت میکنی ولی حتی ، با این پدر و مادری که همخوابگی تو اگر زمانی بفهمند سکته شان میدهد در جا ،با این پول آب و برق و کرایه راه و اجاره و خوراک را دیگر که نگو و حقوقت که تا نصفه بعد _ ماه دیگر هیچش نمانده، با فکر اینکه چقدر دنیا دارد برایت تنگ تر میشود و هر روز یک کشوری افتخارات تورا نادیده بگیرد ( بهش میگویند تحریم )، با همه زندانی های بی جرمی که می دانی اسیرند و بغضی که گاها در سینه ت می نشیند از شکست عاطفه ات آن سوی دو سال گذشته و نامردی همراهانت در همه این روزهای پسین و پسان و جاری و خواهد آمد و همه و همه و همه و همه اینها باز هم تو ایرانی بلد هستی احساس خوشبختی کنی و یک وقتایی خنده ات بیاید و آنجا که گفتم را دوباره میگویم که پیشرفت کنی ...  

ساقی همه تونم امشب ،نوش ....

نظرات 2 + ارسال نظر
بهاره پنج‌شنبه 5 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 10:25 ق.ظ http://azgil-11.blogsky.com

چقدر سخته که همه ی اینا رو میبینیم همه رو میدونیم ولی بازم سعی میکنیم نادیده بگیریم !

من فک میکنم این یه قدرتیه که از جانب خدا میاد

جمیل شنبه 26 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 01:05 ق.ظ http://www.pole-roomi.blogfa.com

بسلامتی روزگار نامراد برو بالا..بره جایی که غم نباشه هق!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد