-
[ بدون عنوان ]
شنبه 22 مردادماه سال 1390 13:27
هی آقاهه که من نمی شناسمت ولی خیلی شبیه من هستی و من میتوانم شعر ها و کتاب ها و فیلم ها و آواز ها و شکلات ها و کاکتوس ها و عکس هام و گذشته و حال و وقایع اطراف و همه و همه را باهات تقسیم کنم ، پس کی قرار است من را پیدا کنی؟؟ هان؟؟؟؟
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 22 مردادماه سال 1390 13:21
یک نیم ساعتی هست که رسیده م ، چایی را گذاشته است رو به رویم و طبق عادت نشسته م روی زمین . سیگار آتش میزنیم .اینجا بدون من شده است موضوع صحبت مان و ابدا نمیخواهم حرف را به جدایی از رفیقش بکشانم . احساس میکنم در مورد او رابطه نبوده است که نزدیکی جنسی بوده است !!
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 22 مردادماه سال 1390 13:18
بعد از ظهر آقای آنده ما روی میزم جا خوش کرده است ، هنوز خیلی کار دارم ، همه آب هایی که برای سونوگرافی خوردم مانده است روی دلم . سه ساعت یکروند کار کرده م و الان با سری سنگین افتاده م و کتاب هم که چشمک میزند . میدانم باید کار کنم کار کنم کار کنم کار کنم نمی دانم شاید باید ادبیات را فراموش کرد !!
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 22 مردادماه سال 1390 13:12
آنجا کسی نبود ....
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 12:13
هر کجا تو با منی ، من خوشدلم ..
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 10:16
وقتی به سرم بزند پشت سر هم فریبا وفی میخوانم . آرام ام میکند . آدم ها در ذهنم درجه اهمیت دارند و وفی همیشه از پیرزاد برایم مهم تر بوده است . آقای رئیس هم مچم را گرفته است !!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 10:13
چرا من هیچ وقت عرضه ش را نداشتم که جان شیفته را تا آخر بخوانم ؟؟ به رومن رولان مدیونم تا همیشه انگاری !!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 10:10
مامان میگه بیا من این چندغازی که بهت میدن رو میدم و بشین تو خونه !!! یکی تو وجودم میگه : - تنفر دارم -
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 10:09
خیلی سال است ، یعنی اندازه انگشت های وی که با هم نیستیم و من ندیده ام است خیلی سال که یعنی یک سال . دارم رها میشم .
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 20 مردادماه سال 1390 10:06
آدم های روشن فکر وجودم مرده اند ، شب ها گریه میکنم .
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 4 مردادماه سال 1390 12:20
در برابر تندر می ایستند، خانه را روشن می کنند و می میرند ....
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 27 تیرماه سال 1390 14:29
به یاد لعل تو و آن دو چشم می گونت ...
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 14 تیرماه سال 1390 16:39
شما یادتون میاد اون سریالی که مرد دوچرخه سوار میگفت دریا موجه کاکا دریا موجه (دریا با کسره د)
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 2 خردادماه سال 1390 08:43
نقش ـ مرا بشستی ....
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 13 اردیبهشتماه سال 1390 16:45
همیشه کم میارمت ، و میترسم .
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1390 16:46
بجز ابروی تو محراب دل حافظ نیست ،
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1390 11:18
با غم ات درآمیزم ،
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1390 12:17
امروز که با خواهره از ماشین پیاده شدیم آقای راننده کرایه رو تقریبا دو برابر گرفت و گازش داد رفت و چند قدم اونورتر استب کرد که دوباره مسافر سوار کنه، نمیدونم چرا یهو یاد نادر افتادم تو جدایی نادر .. اون سکانس تو پمب بنزین و نگاهش به دخترش ترمه ، که دویدم سمت ماشین و گفتم : آقا بقیه پول رو چرا ندادی؟؟
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 6 اردیبهشتماه سال 1390 12:13
امروز که با خواهره از ماشین پیاده شدیم آقای راننده کرایه رو تقریبا دو برابر گرفت و گازش داد رفت و چند قدم اونورتر استب کرد که دوباره مسافر سوار کنه، نمیدونم چرا یهو یاد نادر افتادم تو جدایی نادر .. اون سکانس تو پمب بنزین و نگاهش به دخترش ترمه ، که دویدم سمت ماشین و گفتم : آقا بقیه پول رو چرا ندادی؟؟
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 5 اردیبهشتماه سال 1390 11:49
چه خوب که وختی یادت میکنم ظهیرالدوله ایی هم هست که بروم و خودم رو از یاد نفس گیر تو خالی کنم،
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1390 12:22
روز های تک نفره خوابیدن های من بروی تختم است،
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 16 فروردینماه سال 1390 16:47
اسمتو با شیشه کندم روی دستم ُ
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 25 اسفندماه سال 1389 23:21
تو عیدی امسال منی ،
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 25 بهمنماه سال 1389 16:05
آنچه خود داشت !!
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 12 بهمنماه سال 1389 13:45
به شکلات هایم نگاه می کنم ..
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 23 دیماه سال 1389 14:10
معشوقه بازی های عرفانی کنید ، روز و شب .
-
[ بدون عنوان ]
چهارشنبه 15 دیماه سال 1389 13:39
زیر پتو رو تختم پاهام رو دراز کردم ، موهای خیسم رو لوله کرده م تو حوله ،صدای سوختن سیگار رو میشنوم اینقدر خونه ساکته و صدای بارون و اینکه با همه پر و بال بسته ام یکی تو دلم میگه : عشق اول یه خاطره گه است !!
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 13 دیماه سال 1389 23:24
ای شاه درویش دل ریش ت منم ،
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 11 دیماه سال 1389 15:16
دوس دارم سیبیل هات رو بو بکشم !!
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 9 دیماه سال 1389 22:41
دل ز من بردی و پرسیدی که دل گم کرده ایی؟؟